پـَـ نـَـ پـَـ، پـَـ نـه پـَـ، پـه نـه پـه
دارم مدادم رو تراش میدم، همکلاسیم میگه: داری تراش میدی؟ میگم: پـَـ نـَـ پـَـ موهاش بلند بود، آوردمش سلمونی کوتاه کنه
***************************
نشستم تو کلاس، همکلاسیم تازه اومده میپرسه: کلاس اینجا تشکیل میشه؟ میگم: پـَـ نـَـ پـَـ کلاس بغلیه، جا واسه نشستن نبود، من اینجا نشستم تا خرزوخان بهم درس بده
***************************
عرق کردم واستادم دم باشگاه. طرف میپرسه: باشگاه بودی؟ میگم: پـَـ نـَـ پـَـ استخر با اعمال شاقه بودم، فرار کردم از دستشون
***************************
شب امتحان با حالی زار تو کتابهایی که حتی یک خطش به نظرم آشنا نبود مثل آهو تو گل مونده بودم که مادرم اومد و گفت : چیه امتحان داری ؟!! پـَـ نـَـ پـَـ فکر وخیال کودکان گرسنه سومالی و تحقق اهداف اعتراضات وال استریت داغونم کرده
***************************
رفتیم پیک نیک داشتم چوب جمع می کردم اومده میگه می خوای آتیش درست کنی ؟ میگم پـَـ نـَـ پـَـ پشت دریا شهریست قایقی خواهم ساخت